
حسرت شش سال قبل از دیشب در وجودم خاموش نمی گردد...
حسرت نفس کشیدن در روضة النبی پیامبر در چنین شبی*
و محرم بودن در حریم امن الهی....
...
حیف از عدم همراهی کسی که مرا تا غارحراء بالا ببرد. و همه اش زمزمه می کردم می شود شب 27 رجب مکه بود و نشود برویم تا غارحراء؟ کجا می شود این تقارن دوباره تکرار شود که در زمان و مکان بعثت قرار گیرم.
و همه اش تکرار می کنم:اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا...
خدایا خودت یادمان دادی می توانیم شکایت کنیم که عدم حضور در زمان رسول مهربانی ها و ائمه هدی...
*آن سال به روال معمول، روز مبعث به تاریخ ایران و عربستان متفاوت بود. به تاریخ عربستانش شب جمعه بود و در محضر رسول خوبی ها، و به تاریخ کشور خودمان، محرم بودم و در حریم امن الهی...
عیدی اش را از حرم رسول خوبی ها گرفتم.
چقدر زود گذشت.